بلاگ

طلاق غیابی چیست؟ مهم ترین قوانین آن در سال 1402

طلاق غیابی چیست؟ مهم ترین قوانین آن در سال 1400

بسیاری از شما ممکن است عبارت «طلاق غیابی» را شنیده باشید. به دلیل اهمیت مسئله طلاق در جامعه و سر و کار داشتن اشخاص متعدد با آن، این عبارت معنای عرفی خاصی پیدا کرده است و بسیاری آن را یکی از انواع مشخص شده طلاق در قوانین ایران می دانند.اما باید دانست که طلاق غیابی یکی از انواع خاص طلاق در ایران محسوب نمی شود؛ بلکه به طور کلی غالب آرای صادر شده از سوی محاکم و دادگاه ها می توانند به صورت غیابی و یا حضوری باشند. در این نوشتار کوتاه به بررسی این نکته می پردازیم که طلاق، در چه صورتی غیابی محسوب می شود.

برای مشاوره رایگان و شبانه روزی با بهترین وکیل تهران همین حالا با ما تماس بگیرید!

طلاق غیابی چیست؟

طلاق غیابی چیست؟

در دادگاه های ایران، دو دسته رأی صادر می شود: رأی حضوری و رأی غیابی. مطابق ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی، منظور از رأی غیابی، رایی است که در آن:
– خوانده یا طرف دعوا، در هیچ یک از جلسات رسیدگی شرکت نکرده باشد؛ نه شخصاً و نه از طریق وکیل یا نماینده.
– به طور کتبی نیز از خود دفاع نکرده باشد و در اصطلاح هیچ لایحه ای به دادگاه ارائه نکرده باشد
– اخطاریه دادگاه نیز ابلاغ واقعی نشده باشد؛ یعنی توسط مامور ابلاغ به دست خود خوانده نرسیده باشد[1].
خوانده ممکن است به هر دلیلی از وجود دادخواست مطلع نشود و برای همین به صورت حضوری یا کتبی از خود دفاعی نکند. هم چنین امکان دارد که خوانده، به هر دلیلی و علی رغم اطلاع داشتن از دادخواست، نخواهد که در جلسات دادگاه شرکت کند. اما باید توجه داشت که عدم حضور خوانده در جلسات دادگاه، نفرستادن وکیل و یا نماینده قانونی و یا لایحه دفاعیه، مانع از رسیدگی دادگاه به پرونده و درخواست خواهان نخواهد بود؛ تنها تفاوت در این زمینه، نحوه اعتراض به رأی غیابی است[2].
یکی از دعاوی که در آن صدور حکم غیابی رایج است، درخواست طلاق است که «طلاق غیابی» نامیده می شود. به این ترتیب اگر یکی از زوجین دادخواست طلاق بدهد و طرف دیگر، شخصاً احضاریه دادگاه را دریافت نکند، در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشود و هیچ دفاعی نیز برای دادگاه به صورت کتبی ارسال نکند، و دادگاه اقدام به صدور حکم طلاق بنماید، این حکم، طلاق غیابی محسوب خواهد شد.

بیشتر بخوانید: مجازات خیانت در امانت در سال 1401 و نحوه شکایت

طلاق غیابی از طرف مرد

طلاق غیابی از طرف مرد

اعمال حقوقی به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: عقد (قرارداد) و ایقاع. منظور از عقد و قرارداد هر عمل حقوقی است که نیاز به رضایت و اراده دو شخص یا بیشتر دارد. اما ایقاع عمل حقوقی است که تنها با اراده و رضایت یک شخص واقع می شود. به عنوان مثال ابراء طلب (بخشش طلب) مثالی از ایقاع است. اگر شخصی به شما بدهی داشته باشد؛ شما می توانید بدهی این شخص را به خود ببخشید؛ این عمل حقوقی تنها به رضایت و اراده و خواست شما نیاز دارد و هیچ لزومی ندارد که شما رضایت و توافق بدهکار را نیز کسب کنید.
در حقوق ایران، در حالی که ازدواج یک قرارداد محسوب می شود و نیاز به اراده و رضایت هر دو طرف دارد؛ طلاق یکی از مصادیق مهم ایقاع است و تنها نیاز به اراده و رضایت مرد دارد. با این وجود این امر به این معنا نیست که مرد در هر زمانی که خواست می تواند بدون رعایت هیچ تشریفاتی اقدام به طلاق دادن همسر خود کند. در هر صورت اجازه طلاق باید از سوی دادگاه صادر شود. نظم جوامع نوین می طلبد که هر گونه تغییر در وضعیت احوال شخصیه افراد (نظیر تولد، مرگ، ازدواج، طلاق و …) به اطلاع مقامات مربوطه برسد و در مراجع مقتضی به ثبت برسد. علاوه بر این، ضروری است اطمینان حاصل شود که حق و حقوق زن و فرزندان نیز پرداخته می شود.
به این ترتیب، اینکه زن در دادگاه حاضر شود یا نشود معمولا در در رأی دادگاه تاثیری ندارد. تنها تفاوت مهم، همانطور که گفته شد، در نحوه اعتراض به رأی است و در صورتی که رأی غیابی صادر شده باشد، زن حق واخواهی داشت.
درخواست طلاق از سوی مرد باید در دفاتر خدمات قضایی ثبت شود و بعد از آن به دادگاه خانواده ارجاع داده می شود. در رأی دادگاه، تکلیف حقوق مالی زن مشخص خواهد شد و تا زمانی که این حقوق پرداخت نشده باشند، طلاق ثبت نخواهد شد. شما می توانید به کمک مشاوره با وکیل در این زمینه اطلاعات کامل تری کسب نمایید.

طلاق غیابی از طرف زن

طلاق غیابی از طرف زن

طلاق غیابی از طرف زن و کلاً درخواست طلاق از طرف زن پیچیده تر و منوط به اثبات وجود برخی شرایط از سوی زن در دادگاه است[3]. دادخواست طلاق از سوی زن نیز مانند سایر دادخواست ها، ابتدا باید در دفاتر خدمات قضایی ثبت شود. پس از آن، از سوی این دفاتر به دادگاه خانواده ارجاع می گردد.
در اینجا نیز در صورتی که زن دادخواست طلاق خود را مطرح کند و احضاریه دادگاه مستقیماً به دست زوج نرسد و وی شخصاً یا از طریق وکیل یا نماینده قانونی در جلسات دادگاه شرکت نکند و لایحه دفاعیه نیز نفرستد و دادگاه خانواده با درخواست طلاق از سوی زوجه موافقت کند؛ حکم طلاق غیابی خواهد بود و زوج می تواند ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ رأی –اگر ابلاغ واقعی باشد- و یا ظرف بیست روز از تاریخ باخبر شدن از مفاد رأی – در صورتی که ابلاغ قانونی باشد- از رأی صادره واخواهی کند.
در بسیاری موارد درخواست طلاق غیابی به این دلیل است که زوجه از زوج خبری ندارد؛ یا مکان او برای زوجه مشخص نیست و یا اینکه کلاً مفقودالاثر[4] است. در هر دو صورت زن می تواند درخواست طلاق غیابی بدهد. ترک زندگی خانوادگی از سوی شوهر بدون دلیل موجه، مطابق با ماده1130 قانون مدنی، از مصادیق عسر و حرج محسوب شده که موجب صدور حکم طلاق از سوی دادگاه به درخواست زن است. جهت اطلاعات بیشتر می توانید از بهترین وکیل خانواده کمک بگیرید.

بیشتر بخوانید: تمکین چیست و چه ارتباطی با نفقه و مهریه دارد؟

مهم ترین نکات طلاق غیابی

مهم ترین نکات طلاق غیابی

– حکم طلاق، یکی از احکامی است که امکان فرجام خواهی دارد. این امر به این معنی است که در صورت اعتراض یکی از طرفین، حکم طلاق در سه مرحله رسیدگی می شود: دادگاه بدوی، دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور. اگر حکم طلاق به صورت غیابی صادر شده باشد، ممکن است یک مرحله نیز به این مراحل اضافه گردد: واخواهی. بنابراین روند دادخواست طلاق-به ویژه طلاقی که توافقی نیست- ممکن است بسیار پیچیده و طولانی باشد.
– در طلاق غیابی، اصولاً دادگاه (حاکم) به جای شوهر اقدام به طلاق دادن زن می کند مگر اینکه زن خود از قبل وکالت در طلاق خود را داشته باشد.
– توجه داشته باشید که در حال حاضر، افراد دارای آدرس های ثبت شده مشخص در سامانه ثنا و سامانه ثبت احوال هستند و این امر موجب می شود که تعداد آرای غیابی کمتر باشد؛ چرا که اصولاً مامور ابلاغ می تواند احضاریه دادگاه را به شخص خوانده تحویل دهد و صرف همین امر-ابلاغ واقعی- به معنای حضوری محسوب شدن رأی است؛ حتی اگر خوانده در هیچ یک از جلسات شرکت نکند و دفاعیه ای هم نفرستد.

فراموش نکنید برای انجام هر امور حقوقی بهتر است با یک متخصص مشورت کنید. همانطور که در امور ملکی از وکیل ملکی کمک می گیرید و یا در امور حقوقی به سراغ بهترین وکیل حقوقی می روید؛ برای طلاق غیابی نیز بهترین روش کمک گرفتن از وکیل خانواده است.

 

 


[1]. اگر اخطاریه دادگاه به دست خانواده یا خادم یا کارمندان خوانده داده شده باشد، ابلاغ قانونی محسوب می شود که یکی از شرایط برای غیابی محسوب شدن رای است.
[2]. اعتراض به رای غیابی، واخواهی نامیده می شود که در واقع به معنای بررسی مجدد دادخواست/پرونده است.
[3]. مانند شرایط عسر و حرج مندرج درتبصره ماده 1130 قانون مدنی
[4]. منظور از غایب مفقودالاثر شخصی است که مدت نسبتاً زیادی از غیبت او گذشته باشد و هیچ خبری از او در دست نباشد. کتاب پنجم قانون مدنی از موارد 1011 تا 1030 به غایب مفقودالاثر پرداخته است. به موجب ماده 1029، در صورت گذشت چهار سال از غیبت زوج، همسر او می تواند تقاضای طلاق نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *